موسسه رخسار قرآن
از فیلسوفان انتظار می رود شرایط برزخی کنونی را تبیین کنند
دکتر حکمت الله ملاصالحی در برنامه «حیاط خلوت» رادیو گفت و گو گفت: «هر جشن و رسمی در تاریخ نمی ماند مگر اینکه یک بنیان عمیق معنوی و جهانی و اصیل را در خود احساس می کنید به همین جهت در میان سیلابی از جشن های کهن تاریخی، نوروز تنها جشنی است که همچنان بر تارک تاریخ ما می درخشد .» برنامه «حیاط خلوت» به دیدار دکتر حکمت الله ملاصالحی رفته است و گذری بر زندگی کاری و شخصی عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی دارد.
رادیو گفتوگو: از زادگاه و دوران تحصیلات آغازین برای ما صحبت می کنید؟
ملاصالحی: بنده متولد 1330 طالقان هستم که در شناسنامه یک سال بزرگتر هستم. شهر طالقان بسیار آرام، زیبا و امن بود که بر روان من تاثیر بسیار گذاشت. هیچ یک از ما که در عالم می آییم، در عدم و خلاء افکنده نمی شویم. هر یک از ما از نخستین دم تولد در میان عالمی از سنت ها و فرهنگ ها و همچنین محیط طبیعی با ویژگی ها و شرایط خاص خودش متولد می شویم. بدون هیچ تردیدی، اوضاع اقلیمی، شرایط فرهنگی و نوع تربیت بر روان و رفتار ما در سال های بعد زندگی تاثیر می گذارد. فراموش نکنیم با اراده و عزم خویش در این عالم نمی آییم. البته خداوند این اختیار و موهبت را به ما داده است که زندگی خودمان را آن طور که بهتر است انتخاب کنیم و خودمان را بسازیم و بپروریم و برای جامعه و جهان بشری مفید باشیم.
رادیو گفتوگو: تحصیلات ابتدایی را در طالقان گذراندید؟
ملاصالحی: بخشی از تحصیلات دوران ابتدایی را در طالقان و روستای گوران گذراندم و بخش هایی دیگر را در تهران بسر کردم و از هر دو راضی هستم، زیرا برای من فرصت خوبی بود. از یک طرف آشنایی با زندگی روستایی که بیشتر احساس و عواطف روستایی تاثیر دارد و از طرف دیگر زندگی شهری که بیشتر عقلانیت و تدبیر و منطق حاکم است و تاریخ آهنگ زندگی مردم را در جامعه شهری رقم می زند. وقتی خارج از کشور هم رفتم با نحوه زندگی دیگری در غرب آشنا شدم که آن هم به بنای تجربیات من افزود و نقش تعیین کننده در زندگی من داشت.
رادیو گفتوگو: تحصیلات عالیه را در کجا گذراندید؟
ملاصالحی: نخست در دانشگاه تهران و دانشکده ادبیات در رشته باستان شناسی تحصیلات را گذارندم و در سال 1354 فارغ التحصیل شدم. بعد برای ادامه تحصیلات عالیه با بورس کشور یونان به این کشور رفتم و تحصیلات دوره دکتری را در آنجا ادامه دادم و حدود 20 سال در آتن و یونان زندگی کردم. البته آتنی که برای زندگی رفته بودم، دیگر آتن افطلاتون و سقراط نبود، بلکه تبدیل به یونانی شده بود که زخم های سنگین تاریخی را بر تن داشت ولی با این وجود یونانیان توانسته بودند، جایگاه خودشان را به عنوان یک ملت کهن بشناسند.
رادیو گفتوگو: نوروز را چگونه می بینید؟
ملاصالحی: نوروز یک میراث و یک میثاق و سنت فوق العاده غنی و زنده و دیرپای تاریخ و فرهنگ ما ایرانیان در قلب خاورمیانه است. در ایران باستان نوروز یک جشن جهانی بود و در بین النهرین به شکلی و در دیگر نقاط به شکل دیگر برگزار می شد. در زمان هخامنشیان این میراث ابعاد جهانی به خود می گیرد و همه اقوام و ملل برای این جشن حضور پیدا می کردند. هر جشن و رسمی در تاریخ نمی ماند مگر اینکه یک بنیان عمیق معنوی و جهانی و اصیل را در خود احساس می کنید به همین جهت در میان سیلابی از جشن های کهن تاریخی، نوروز تنها جشنی است که همچنان بر تارک تاریخ ما می درخشد زیرا نوروز، جشن آفرینش و زنده بهاری و رستاخیز است.
رادیو گفتوگو: از جایگاه یونان در باستان شناسی صحبت کردید. ما چه جایگاهی در این پهنه داریم؟
ملاصالحی: به لحاظ غنای آثار و حجم تنوع میراث، به صراحت می توانم بگویم، شمار کشورهایی که بتوانند شانه به شانه ایران حرکت کنند، شاید به انگشتان یک دست نمی رسد و در این زمینه ایران یک کشور غنی است ولی متاسفانه با دانش باستان شناسی از یک طرف و همچنین با میراث فرهنگی ما از سوی دیگر، خیلی بی مهری می شود. متاسفانه خود آگاهی تاریخی لازم را در صیانت از مواریث کشور نداریم. شرایط جهانی نیز در این زمان بسیار پیچیده است؛ زمانی ملت ها و فرهنگ ها در درون تاریخ خودشان زندگی می کردند ولی پس از برپاخاستن طوفان تحولات عظیم در سده های اخیر، دیگر هیچ جامعه و فرهنگ و مدنیتی در درون تاریخ خودش نیست. از فیلسوفان انتظار می رود شرایط برزخی کنونی را تبیین کنند
رادیو گفتوگو: آیا آن آرامشی که در طالقان داشتید و هیاهویی که در تهران وجود داشت، گونه ای تضاد برای شما ایجاد نمی کنند؟
ملاصالحی:تهران آن زمان به این شلوغی نبود و در واقع تهران آرامی بود. آن زمان از این آلودگی های صوتی و فشارهای ترافیک امروز خبری نبود. البته یک اراده و سازش همسو با یک زندگی مدرن شهری در همه تهرانی ها وجود داشت و به همین جهت تهرانی که آرام آرام خودش را با یک زندگی مدرن وفق داده بود، جذابیت خاص خودش را داشت و این موضوع بعدا بهم خورد گویا که با این مسئله وداع کردند. تهران آن روز ویژگی های خاص خودش را داشت ولی تهران امروز اینگونه نیست و به همین جهت از تهرانی که بزرگ شدم و درس خواندم کناره گرفتم زیرا این تهران آن تهران قدیم نیست و مشاهده می کنید که عملاً هم کیفیت زندگی در این شهر پایین آمده است. این وضعیت موجود تهران، تن و جان آدمی را آزارمی دهد. آن زمان تا این درجه آزار دهنده نبود و جذابیت های خاص خودش را هم داشت.
رادیو گفتوگو: چگونه خودتان را با تهرانی که دیگر تهران نیست، وفق میدهید.
ملاصالحی: وفق ندادم و به همین خاطر هم از تهران کناره گرفتم.
رادیو گفتوگو: یعنی به روستا در طالقان رفتید؟
ملاصالحی: متاسفانه روستاها نیز آسیب دیده اند. روستایی که هر تابستان به آنجام می روید، آن روستایی نیست که بود زیرا نه هویت روستایی دارد و نه هویت شهری؛ البته شهر ما هم دیگر هویت شهر خودش را ندارد و این نوع اختلال همچنان وجود دارد.
رادیو گفتوگو: این وظیفه فیلسوفانی همچون شما برای آشتی شهر و روستا است؟
ملاصالحی: از یک متفکر اصیل و فیلسوف واقعی چنین انتظاری داریم که درکی عمیقتر ارائه دهد تا عالمان بیدار شوند و در جستجوی چاره برآیند که البته هنوز به آن نرسیده ایم. از فیلسوفان انتظار این است که شرایط برزخی که در آن هستیم را تبیین کنیم و برای عبور از آن فکر و ذهن عالمان را برانگیزند. فیلسوفان مانند عالمان نسخه نمی پیچند ولی می توانند خودآگاهی و درک عمیق تری به ما بدهند.
رادیو گفتوگو: خود شما در این راه گامی برداشته اید؟
ملاصالحی: هر زمان که شرایط مساعد بوده است در برنامه ها و گفت و گوها و مقالات به این نکات اشاره داشته ام. از اصحاب فکر میهنم می خواهم که خودآگاهانه تر، عمیق تر، بنیادی تر و بهتر به این مسائل رسیدگی کنند زیرا برخورد منفعلانه خطرناک است.
رادیو گفتوگو: برای رسیدن به رنسانس و تولد دوباره چه باید کنیم؟
ملاصالحی: ما بر یک میراث کهن دیرینه و دیرپا و غنی تکیه زده ایم. هر رنسانس تاریخی باید با یک رجوع بنیادین آغاز شود؛ رجوع بر میراث مان. تاریخ یک آوردگاه است، آوردگاه چالش ها. زمانی می توان بر چالش های تاریخی پیروز شویم که ابزارهای لازم را برای مواجهه و عبور داشته باشیم. ابزارهای لازم برای عبور میراث ما است و آن چیزی هم که در دوره جدید رخ داده است، نباید به دیده تحقیر نگریست زیرا این تجربه جدید بشری است.
رادیو گفتوگو: بعضی از کشورها از هیچ تاریخ می سازند ولی ما به بسیاری از داشته های تاریخی مان بی تفاوت هستیم.
ملاصالحی: همین طور است. ما در شرایط خیلی ویژه ای قرار داریم. کشورهایی که پرورده اندیشه های نظام های استعماری و سرمایه داری فاسد جهانی هستند، به صحنه آمده اند. اینها ساخته دست استعمار برای استعمار کردن هستند و به همین جهت دست به تاریخ سازی های جعلی می زنند. در چنین شرایط ویژه و رزمگاه سنگینی، غفلت از تاریخ کشوری غنی مانند ایران خیلی خطرناک است و متاسفانه ما نیز به این موضوع بی توجه هستیم.
اگر قرآن نبود، باب معرفت الله بسته بود الی الابد. امام خمینی رحمت الله علیه